شرح دعای روز سوم
« اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ وَ بَاعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ وَ اجْعَلْ لِي نَصِيبا مِن كُلِّ خَيْرٍ تُنزِلُ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أجْوَدَ الأجْوَدِينَ».
« خدایا، امروز یا در این ماه، هوش و بیداری به من روزی کن و مرا از سفاهت و تمویه و جهالت دور بدار و برای من نصیبی از هر خیری که نازل میکنی قرار بده، به جود و بخششت ای بخشنده ترین بخشنده ها.»
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ
یکی از چیزهایی که خداوند تبارک و تعالی به اولیائش عنایت میکند ذهن، تنبیه و هوشیاری است، البته بعضی از افراد ذهن روشن دارند، هوشیار، زرنگ و دقیق هستند اما این غیر از آن دقت اولیاء خداست. سالک إلی الله باید چهار سفر انجام بدهد و این ذهن و تنبیه مال سفر سوم و چهارم مؤمن است.
سفر اول سفر من الخلق الی الحق است که اکثر سالکان در این سفر اول ماندند و نتوانستند خودشان را از خلق خدا و از ظلمات دیدن خلق خلاص کنند. سفر بعد سفر من الحق الی الحق است که امتداد راه است. سفر سوم، که کمتر کسانی موفق به این سفر میشوند و عارف خیلی باید قوی باشد که بتواند این سفر را انجام دهد، سفر من الحق الی الخلق است. و سفر چهارم که سفر من الخلق الی الخلق بالحق یعنی سفر از خلق به خلق است، در ریز به ریز مسائل هم وارد میشود. «الذهن و التنبیه»، این ذهن در سفر چهارم است.
وَ باعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ
و مرا از حماقت دور کن. یکی از ریشههای حماقت بسته بودن فکر به قیود است. موج زدن را از فکر میگیرد. مثلاً اگر من حب ریاست و حب مال داشته باشم، دیگر درست نمیفهمم، سفیه میشوم چون مشروط میفهمم. اگر هواهای نفسانی در من غالب باشد سفاهت و حماقت میآورد لذا میبینید که علیه خودشان هم گاهی عمل میکنند. اگر انسان در هر موضوعی خودش را فقط در یک مدار بسته محدود کند، حماقت میآورد. و راه اینکه انسان خوب بفهمد این است که از هواهای نفسانی آزاد باشد. اگر از هواهای نفسانی آزاد شدی، از سفاهت و تمویه هم خلاص میشوی. هواهای نفسانی سفاهت و تمویه میآورد، چون اصلاً دیگر نمیفهمد.
ما به طور مشروط بندة خدا هستیم و نمیخواهیم مطلب را بدانیم. ما چه چیز را میخواهیم بدانیم؟ چیزی را میخواهیم بدانیم که به نفعمان است و ته دلمان نیز این را میگوید. آن وقت این مساوی با حماقت است و کوچکش میکند. یکی از بُردهایی که اولیاء خدا دارند و بر دشمنشان پیروز هستند از اینجاست. اینها در مدار باز و آنها در مدار بسته فکر میکنند. اینها همیشه چیزهایی را میفهمند که آنها نمیفهمند. خدایا، مرا از سفاهت و خلوضعی نجات بده. [پایة اینگونه ذهن و تنبیه علم است] علم حقیقی همه کار میکند، همهچیز در علم است. مایة خدا هم علم است حتی اگر قدرت را هم ریشهیابی کنی، قدرت هم به علم بر میگردد. تمام صفات خدای تبارک و تعالی به دو صفت علم و قدرت بر میگردد. قدرت را هم اگر ریزبینی کنید به علم بر میگردد. پس با علم حقیقی میتوانیم از سفاهت خلاص شویم.