شرح دعای روز دوم
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إلَى مَرْضاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِماتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرائةِ آياتِكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
«خدايا، مرا در اين روز به مرضات و رضايت خود نزديك كن و از سخط و غضب و نقمات و انتقامهايت دور بدار و مرا در اين روز به قرائت آيات خود موفق بدار به رحمتت اي مهربانترين مهربانها.»
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إلَى مَرْضاتِكَ:
خدايا، مرا در اين روز به مرضات خودت نزديك كن. در روايت آمده که اين مرضات و آنچه رضاي خدا را جلب ميكند در ميان اعمال، مخفي است. همانطور که هر آنچیز که غضب و سخط و انتقام خدا را بر ميانگيزد، در ميان گناهان مخفي است، عجیب است! و لذا حضرت فرمود: به همة اعمالِ خوب اهميت دهيد. شما نمیدانید ممكن است كوچكترین عملی كه به نظر خودتان كوچك ميآید، باعث جلب رضايت حق شود. ولی حسابش در دست ما نيست.
اميرالمؤمنين در وصف متقين ميفرمايند: هيچ كار خوب و هيچ خيري را نميدانند مگر اينكه آن را قصد ميكنند و انجام ميدهند. از كنار حسنات رد نشويد. شاید همان حسنة كوچك كه به نظر شما كوچك ميآید عندالله بزرگ باشد. «و قَرِّبْنِي» يعني خدايا من را موفق كن. «قَرِّبْنِي فِيهِ إلَى مَرْضاتِكَ» يعني خدايا توفيق مرضاتت را به من عنايت كن، آن اعمالي كه رضاي تو در آن است برايم پيش آور و مرا از آنچه سخط تو و غضب تو و نهایتاً انتقام تو در آن است دور بدار و برايم پيش نياور.
حقيقت قرب رضاي حق يك حقيقت ثابت است كه از ازل بوده است و هيچ علتي ندارد و آن رضايت ذاتِ خودش از ذات خودش است. خدا در عالم بذاته و فيذاته و به حقيقت فقط از يك نفر به حقیقت راضی است و آن هم خودش است. اين رضايتِ ذاتي از ازل بوده است.
اما دقت کنیم که اگر يك لحظه خودتان را پسنديديد، آن لحظه يا لحظة توقف يا لحظة سقوط است. مؤمن هرگز خودش را نميپسندد چون ما ناقص هستیم. ذات مقدس الهي چون كمالِ محض است، اگر از خود راضي نباشد، برايش نقص است و ما اگر از خود راضي باشيم نقص بالاي نقص است.
جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِماتِكَ:
سخط مقابل رضا هم همينطور است. البته سخط خدا مانند رضاي او ذاتي نيست. سخط خدا فعل خداست. چون خدا از خودش سخط ندارد. سخطش از خلق است و اين يك چيز ريشهدار نيست. پس رضای ذات خدا را نمیشود جلب کرد همانطور که غضب خدا هم همینطور است، خدا را نمیشود به غضب آورد.
پس منظور از این غضب و سخط چیست؟
امام فرمودند: ولایت از اینجا پیدا میشود و اينجا "مَرَجَ البَحرَينِ يَلتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ" است. بحر توحيد با بحر ولايت در يك مرز به هم ميرسند ولی مرد آن است که برزخ بین این دو دریا را حفظ کند که لایبغیان، یعنی این طرف به آن طرف افراطی نشود و از آن طرف به این طرف افراطی نشود. خدا اولیائی را برای خود خلق کرده است که متأسف و راضی میشوند درحالیکه خود مخلوق و پرورشیافتة خدا هستند. پس خدا رضا و سخط آنها را رضا و سخط خود قرار داده است؛ یعنی وقتی قلب ولی خدا آزرده شد این آزردگی همان غضب الله است.